معنی فارسی subfascial
B1منطقهای در زیر فاسیا که اهمیت خاصی در جراحی و پزشکی دارد.
Referring to the anatomical layer located beneath the fascia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در جراحی، لایهٔ سبفاسیال معمولاً برای دید بهتر دسترسی پیدا میشود.
مثال:
In surgery, the subfascial layer is often accessed for better visibility.
معنی(example):
تزریق در منطقهٔ سبفاسیال برای تسکین درد انجام شد.
مثال:
The injection was made in the subfascial region for pain relief.
معنی فارسی کلمه subfascial
:
منطقهای در زیر فاسیا که اهمیت خاصی در جراحی و پزشکی دارد.