معنی فارسی subhuman

B2 [sʌbˈhjuːmən]

زیرانسان، اصطلاحی که به موجودی اشاره دارد که کمتر از انسان کامل در نظر گرفته می‌شود و معمولا در زمینه‌های اخلاقی و اجتماعی استفاده می‌شود.

A term used to describe individuals or groups perceived as lesser than human, often with negative connotations.

noun
معنی(noun):

Anything which is less than human.

adjective
معنی(adjective):

Less than human; lacking characteristics of a human.

مثال:

To say he is subhuman is to make a grave insult; whether to him or to humanity is the question.

example
معنی(example):

اصطلاح 'زیرانسان' می‌تواند بسیار توهین‌آمیز باشد.

مثال:

The term 'subhuman' can be very offensive.

معنی(example):

برخی فرهنگ‌ها گروه‌هایی را به عنوان زیرانسان می‌دیدند.

مثال:

Some cultures viewed certain groups as subhuman.

معنی فارسی کلمه subhuman

: معنی subhuman به فارسی

زیرانسان، اصطلاحی که به موجودی اشاره دارد که کمتر از انسان کامل در نظر گرفته می‌شود و معمولا در زمینه‌های اخلاقی و اجتماعی استفاده می‌شود.