معنی فارسی subhumanly

B1

غیرانسانی، به شرایطی اشاره دارد که شایسته انسان‌ها نیست و به حرمت انسانی آسیب می‌زند.

In a manner that is below what is considered humane; lacking basic human dignity.

example
معنی(example):

شرایط به قدری غیرانسانی و قابل قبول نبودند.

مثال:

The conditions were subhumanly harsh and unacceptable.

معنی(example):

آنها در محیط سخت به طرز غیرانسانی رفتار شدند.

مثال:

They were treated subhumanly in the harsh environment.

معنی فارسی کلمه subhumanly

: معنی subhumanly به فارسی

غیرانسانی، به شرایطی اشاره دارد که شایسته انسان‌ها نیست و به حرمت انسانی آسیب می‌زند.