معنی فارسی subhypotheses

B1

زیر فرضیه‌ها، فرضیات فرعی که به تحقیق و تحلیل بیشتر یک موضوع اصلی کمک می‌کنند.

Secondary hypotheses that assist in further examination of a primary topic.

example
معنی(example):

این مطالعه شامل چندین زیرفرضیه برای بررسی بیشتر است.

مثال:

The study includes several subhypotheses for further investigation.

معنی(example):

زیرفرضیه‌ها در تجزیه نظریه‌های پیچیده کمک می‌کنند.

مثال:

Subhypotheses help in breaking down complex theories.

معنی فارسی کلمه subhypotheses

: معنی subhypotheses به فارسی

زیر فرضیه‌ها، فرضیات فرعی که به تحقیق و تحلیل بیشتر یک موضوع اصلی کمک می‌کنند.