معنی فارسی subintegumental

B1

زیرپوستی، به معنای هر چیزی که در زیر پوست یا لایه خارجی یک موجود زنده قرار دارد.

Pertaining to the area beneath the integument or outer layer of an organism.

example
معنی(example):

رویکرد زیرپوستی به لایه‌های زیر پوست می‌پردازد.

مثال:

The subintegumental approach looks at the layers beneath the skin.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، مطالعات زیرپوستی می‌تواند جنبه‌های فیزیولوژیکی مهمی را آشکار کند.

مثال:

In biology, subintegumental studies can reveal important physiological aspects.

معنی فارسی کلمه subintegumental

: معنی subintegumental به فارسی

زیرپوستی، به معنای هر چیزی که در زیر پوست یا لایه خارجی یک موجود زنده قرار دارد.