معنی فارسی subintelligential
C2زیرهوشیاری، جنبههایی از تفکر که خارج از آگاهی کامل قرار دارند.
Relating to understanding or knowledge that is not fully conscious.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای زیرهوشیاری تفکر ممکن است سخت دستیافتنی باشند.
مثال:
The subintelligential aspects of thought can be difficult to access.
معنی(example):
عوامل زیرهوشیاری بر نحوه تفسیر اطلاعات تأثیر میگذارد.
مثال:
Subintelligential factors affect how we interpret information.
معنی فارسی کلمه subintelligential
:
زیرهوشیاری، جنبههایی از تفکر که خارج از آگاهی کامل قرار دارند.