معنی فارسی subitems

B1

زیرموردها، مواردی که به یک مورد اصلی مرتبط هستند و جزئیات بیشتری را ارائه می‌دهند.

Multiple items that are parts of a larger item.

example
معنی(example):

گزارش شامل چندین زیرمورد برای وضوح است.

مثال:

The report includes several subitems for clarity.

معنی(example):

قبل از ارسال، همه زیرموردها را مرور کنید.

مثال:

Review all subitems before submission.

معنی فارسی کلمه subitems

: معنی subitems به فارسی

زیرموردها، مواردی که به یک مورد اصلی مرتبط هستند و جزئیات بیشتری را ارائه می‌دهند.