معنی فارسی subjectlike

B2

شبیه فاعل، خصوصیاتی که به نحوی بصورت مشابه به فاعل عمل می‌کنند یا شبیه به آن هستند.

Characteristics that act similarly to a subject or are akin to it.

example
معنی(example):

ماهیت شبیه فاعل گفتار آن را قابل ارتباط ساخت.

مثال:

The subjectlike nature of the discourse made it relatable.

معنی(example):

در بسیاری از نظریه‌ها، عناصر شبیه فاعل به روشن کردن مفاهیم اصلی کمک می‌کند.

مثال:

In many theories, subjectlike elements help clarify the main concepts.

معنی فارسی کلمه subjectlike

: معنی subjectlike به فارسی

شبیه فاعل، خصوصیاتی که به نحوی بصورت مشابه به فاعل عمل می‌کنند یا شبیه به آن هستند.