معنی فارسی subjudicially
B1به صورت زیرقضایی، به روشهایی اشاره دارد که در فرآیند قضاوت پایینتر استفاده میشوند.
In a manner related to or under the authority of a lower court.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پرونده به طور زیرقضایی توسط یک دادگاه پایینتر ارزیابی شد.
مثال:
The case was subjudicially assessed by a lower court.
معنی(example):
قوانین به صورت زیرقضایی اعمال شد تا انصاف رعایت شود.
مثال:
The rules were applied subjudicially to ensure fairness.
معنی فارسی کلمه subjudicially
:
به صورت زیرقضایی، به روشهایی اشاره دارد که در فرآیند قضاوت پایینتر استفاده میشوند.