معنی فارسی sublation
C1سابلاسیون به معنای تجاوز یا فراتر رفتن از یک وضعیت یا مرحله به یک وضعیت بالاتر است که در آن تناقضات حل میشود.
The process of overcoming or transcending something, often used in philosophical contexts to denote resolving contradictions.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلسوف مفهوم سابلاسیون را در تفکر دیالکتیکی بحث کرد.
مثال:
The philosopher discussed the concept of sublation in dialectical thinking.
معنی(example):
سابلاسیون شامل حل تناقضات است.
مثال:
Sublation involves the resolution of contradictions.
معنی فارسی کلمه sublation
:
سابلاسیون به معنای تجاوز یا فراتر رفتن از یک وضعیت یا مرحله به یک وضعیت بالاتر است که در آن تناقضات حل میشود.