معنی فارسی sublethal
B2زیرکشنده به معنای دوزی از یک ماده که باعث مرگ نمیشود، اما ممکن است اثرات منفی یا آسیبهای جدی داشته باشد.
Referring to a concentration or dose that is not lethal but may still cause effects.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Less than lethal.
مثال:
a sublethal dose
example
معنی(example):
این ماده به عنوان مادهای زیرکشنده برای ماهیها شناسایی شد.
مثال:
The substance was found to be sublethal to fish.
معنی(example):
دوز زیرکشنده بود و بقاء بیشتر موجودات را تضمین میکرد.
مثال:
The dose was sublethal, ensuring the survival of most organisms.
معنی فارسی کلمه sublethal
:
زیرکشنده به معنای دوزی از یک ماده که باعث مرگ نمیشود، اما ممکن است اثرات منفی یا آسیبهای جدی داشته باشد.