معنی فارسی sublevaminous
B2زیر سطحی، به معنای ایجاد تأثیرات یا تغییرات به روشهای زیرکانه و غیرمستقیم.
Having the ability to influence or cause change in a subtle or indirect manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیت زیر سطحی ماده آن را در برابر سایش مقاوم کرد.
مثال:
The sublevaminous quality of the material made it resistant to wear.
معنی(example):
رویکرد او زیر سطحی بود و موفقیت را بدون تلاش زیاد تضمین میکرد.
مثال:
Her approach was sublevaminous, ensuring success without much effort.
معنی فارسی کلمه sublevaminous
:
زیر سطحی، به معنای ایجاد تأثیرات یا تغییرات به روشهای زیرکانه و غیرمستقیم.