معنی فارسی sublighted

B2

زیر نور تنظیم شده به مناطقی اشاره دارد که نورپردازی خاصی دریافت کرده‌اند.

Describing an area that has been illuminated or modified with lighting.

example
معنی(example):

باغ به یک منطقه زیبا تبدیل شد زمانی که نور آن تنظیم شد.

مثال:

The garden was sublimated into a beautiful area once it was sublighted.

معنی(example):

مناطق زیر نور تنظیم شده در شب جذابیت خاصی دارند.

مثال:

Sublighted areas have a unique charm in the evening.

معنی فارسی کلمه sublighted

: معنی sublighted به فارسی

زیر نور تنظیم شده به مناطقی اشاره دارد که نورپردازی خاصی دریافت کرده‌اند.