معنی فارسی submiliary

B1

زیر میکروسکوپی به اجزای کوچک و غیر قابل مشاهده‌ای اشاره دارد که برای تحلیل و بررسی دقیق‌تر سیستم‌ها ضروری هستند.

Referring to microscopic or sub-microscopic structures, often used in technical or scientific contexts.

example
معنی(example):

ساختار زیر میکروسکوپی به حمایت از رگ‌های کوچک کمک می‌کند.

مثال:

The submiliary structure helps support small vessels.

معنی(example):

در امور مالی بانک، اقدامات زیر میکروسکوپی می‌تواند برای سرمایه‌گذاری‌های کوچک حیاتی باشد.

مثال:

In bank finance, submiliary measures can be crucial for small investments.

معنی فارسی کلمه submiliary

: معنی submiliary به فارسی

زیر میکروسکوپی به اجزای کوچک و غیر قابل مشاهده‌ای اشاره دارد که برای تحلیل و بررسی دقیق‌تر سیستم‌ها ضروری هستند.