معنی فارسی submontanely

B1

زیر کوه، به معنای واقع شدن در زیر قسمت‌های کوهستانی.

In a manner situated beneath the mountains or hilly areas.

example
معنی(example):

روستا به طور زیرکوهی در زیر تپه‌های بلند قرار دارد.

مثال:

The village is located submontanely, beneath the towering hills.

معنی(example):

گیاهان به طور زیرکوهی به دلیل دماهای خنک‌تر رونق می‌گیرند.

مثال:

The flora submontanely thrives due to the cooler temperatures.

معنی فارسی کلمه submontanely

: معنی submontanely به فارسی

زیر کوه، به معنای واقع شدن در زیر قسمت‌های کوهستانی.