معنی فارسی subnodes
B1جمع فرمی از زیرمجموعههای گره که به عملکرد سیستم کمک میکند.
Plural of subnode, referring to multiple smaller nodes within a network.
- NOUN
example
معنی(example):
این سیستم دارای چندین زیر گره برای عملکرد بهتر است.
مثال:
The system has multiple subnodes for better performance.
معنی(example):
زیر گرهها میتوانند به توزیع کارها در شبکه کمک کنند.
مثال:
Subnodes can help distribute tasks across the network.
معنی فارسی کلمه subnodes
:
جمع فرمی از زیرمجموعههای گره که به عملکرد سیستم کمک میکند.