معنی فارسی suborner

C1

سوبورنر به فردی اشاره دارد که دیگران را برای ارتکاب عمل غیرقانونی، به ویژه در قضایی، ترغیب می‌کند.

One who suborns, especially in a legal context.

example
معنی(example):

خریدار در حینی که سعی در رشوه دادن به هیئت منصفه داشت، دستگیر شد.

مثال:

The suborner was caught when he attempted to bribe the juror.

معنی(example):

یک خریدار ممکن است به خاطر اقداماتش با مجازات‌های شدیدی مواجه شود.

مثال:

A suborner can face severe penalties for their actions.

معنی فارسی کلمه suborner

: معنی suborner به فارسی

سوبورنر به فردی اشاره دارد که دیگران را برای ارتکاب عمل غیرقانونی، به ویژه در قضایی، ترغیب می‌کند.