معنی فارسی subpalmated

B1

زیرپالمه به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن پا یا دست به طراحی خاصی شکل گرفته که مناسب برای شنا یا حرکت در آب است.

Referring to a foot structure that is partially palmated.

example
معنی(example):

پرنده ساختار پای زیرپالمه‌ای دارد تا شنا کردن بهتری داشته باشد.

مثال:

The bird has a subpalmated foot structure for better swimming.

معنی(example):

پاهای زیرپالمه به برخی از حیوانات کمک می‌کند تا در آب بهتر حرکت کنند.

مثال:

Subpalmated feet help some animals navigate water more easily.

معنی فارسی کلمه subpalmated

: معنی subpalmated به فارسی

زیرپالمه به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن پا یا دست به طراحی خاصی شکل گرفته که مناسب برای شنا یا حرکت در آب است.