معنی فارسی subplantigrade

B1

به گونه‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها پا به طور جزئی به جلو و عقب می‌شود و انگشتان و پاشنه تماس کمی با زمین دارند.

Referring to animals that walk on the balls of their feet, with their heels elevated.

example
معنی(example):

حیوانات ساب‌پلانتی‌گرید با پای انگشتان و پاشنه خود راه می‌روند.

مثال:

Subplantigrade animals walk with their toes and heels lifted.

معنی(example):

وضعیت ساب‌پلانتی‌گرید امکان حرکت‌های سریع را فراهم می‌کند.

مثال:

The subplantigrade posture allows for quick movements.

معنی فارسی کلمه subplantigrade

: معنی subplantigrade به فارسی

به گونه‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها پا به طور جزئی به جلو و عقب می‌شود و انگشتان و پاشنه تماس کمی با زمین دارند.