معنی فارسی subpopulations

B2

زیرجمعیت‌ها به گروه‌های کوچکتر درون یک جمعیت بزرگتر اشاره دارد که ممکن است ویژگی‌های خاصی داشته باشند.

Distinct groups within a larger population, often studied for specific characteristics or behaviors.

noun
معنی(noun):

A subdivision of a population

example
معنی(example):

این مطالعه بر روی زیرجمعیت‌های خاصی درون شهر تمرکز کرد.

مثال:

The study focused on specific subpopulations within the city.

معنی(example):

زیرجمعیت‌ها ممکن است نتایج سلامت متفاوتی داشته باشند.

مثال:

Subpopulations may have different health outcomes.

معنی فارسی کلمه subpopulations

: معنی subpopulations به فارسی

زیرجمعیت‌ها به گروه‌های کوچکتر درون یک جمعیت بزرگتر اشاره دارد که ممکن است ویژگی‌های خاصی داشته باشند.