معنی فارسی subprehensile
B1زیرپرهگرفتی، به ویژگیهایی اطلاق میشود که میتوانند اشیاء را بگیرند یا نگهدارند.
Referring to adaptations that allow grasping or holding objects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دم میمون زیرپرهگرفتی است و به آن اجازه میدهد که شاخهها را بگیرد.
مثال:
The monkey's tail is subprehensile, allowing it to grasp branches.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات دارای ویژگیهای زیرپرهگرفتی هستند تا جابجایی بهتری در درختان داشته باشند.
مثال:
Many animals have subprehensile features for better mobility in trees.
معنی فارسی کلمه subprehensile
:
زیرپرهگرفتی، به ویژگیهایی اطلاق میشود که میتوانند اشیاء را بگیرند یا نگهدارند.