معنی فارسی subpurchaser
B1زیرخریدار، شخصی که به نمایندگی از دیگری خرید میکند.
An agent or party that makes purchases on behalf of another.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرخریدار میتواند به نمایندگی از خریدار اصلی عمل کند.
مثال:
A subpurchaser can act on behalf of the main buyer.
معنی(example):
زیرخریدار شرایط بهتری را مذاکره کرد.
مثال:
The subpurchaser negotiated better terms.
معنی فارسی کلمه subpurchaser
:
زیرخریدار، شخصی که به نمایندگی از دیگری خرید میکند.