معنی فارسی subquarter
B1زیرربع، بخشی یا ناحیهای کوچکتر از یک چهارم یا یک واحد بزرگتر.
A smaller portion or section of a quarter or larger division.
- NOUN
example
معنی(example):
این شرکت در زیرربع شهر فعالیت میکند.
مثال:
The company operates in the subquarter of the city.
معنی(example):
در برنامهریزی، باید نیازهای هر زیرربع را در نظر بگیریم.
مثال:
In planning, we should consider the needs of each subquarter.
معنی فارسی کلمه subquarter
:
زیرربع، بخشی یا ناحیهای کوچکتر از یک چهارم یا یک واحد بزرگتر.