معنی فارسی subrace
B2زیرنژاد، به گروههای فرعی از یک نژاد بزرگتر اشاره دارد که ویژگیهای خاص خود را دارند.
A subdivision of a race, typically referring to specific groups within a larger classification, such as in fantasy or biology.
- NOUN
example
معنی(example):
در بازیهای فانتزی، بازیکنان میتوانند زیرنژاد شخصیت خود را انتخاب کنند.
مثال:
In fantasy games, players can choose a character's subrace.
معنی(example):
زیرنژادهای مختلف الفها تواناییهای منحصر به فردی دارند.
مثال:
Different subraces of elves have unique abilities.
معنی فارسی کلمه subrace
:
زیرنژاد، به گروههای فرعی از یک نژاد بزرگتر اشاره دارد که ویژگیهای خاص خود را دارند.