معنی فارسی subranges

B1

زیرمحدوده‌ها به قسمت‌های کوچک‌تر یک بازه یا محدوده اشاره دارد که برای بررسی‌های خاص استفاده می‌شود.

A smaller interval within a larger range used for analysis or categorization.

example
معنی(example):

زیرمحدوده‌های خط اعداد نشان‌دهنده فواصل مختلف هستند.

مثال:

The subranges of the number line show different intervals.

معنی(example):

ما می‌توانیم داده‌ها را در زیرمحدوده‌های مختلف برای شفافیت بهتر تجزیه و تحلیل کنیم.

مثال:

We can analyze the data in different subranges for better clarity.

معنی فارسی کلمه subranges

: معنی subranges به فارسی

زیرمحدوده‌ها به قسمت‌های کوچک‌تر یک بازه یا محدوده اشاره دارد که برای بررسی‌های خاص استفاده می‌شود.