معنی فارسی subreason

B1

دلیل زیرین به علتی اشاره دارد که ممکن است ناپیدا یا ابتدایی باشد و تأثیرگذار بر رفتار یا تصمیم باشد.

A secondary or underlying reason that influences actions or decisions.

example
معنی(example):

او دلیل زیرین برای تصمیم‌گیری‌اش داشت که فاش نکرد.

مثال:

She had a subreason for her decision that she did not disclose.

معنی(example):

درک دلیل زیرین می‌تواند به ما کمک کند گزینه‌های بهتری انتخاب کنیم.

مثال:

Understanding the subreason can help us make better choices.

معنی فارسی کلمه subreason

: معنی subreason به فارسی

دلیل زیرین به علتی اشاره دارد که ممکن است ناپیدا یا ابتدایی باشد و تأثیرگذار بر رفتار یا تصمیم باشد.