معنی فارسی subreptitiously

C1

به طور زیرکانه و پنهانی انجام شده، به طور مخفیانه.

In a secret or stealthy manner, often used to conceal actions.

example
معنی(example):

او به طور زیرکانه وارد اتاق شد تا جلب توجه نکند.

مثال:

She subreptitiously entered the room to avoid notice.

معنی(example):

آنها به طور زیرکانه اطلاعات را بدون اینکه کسی آنها را ببیند، منتقل کردند.

مثال:

They subreptitiously passed the information without anyone seeing them.

معنی فارسی کلمه subreptitiously

: معنی subreptitiously به فارسی

به طور زیرکانه و پنهانی انجام شده، به طور مخفیانه.