معنی فارسی subretractile

B1

زیرکشیده، به وضعیتی اشاره دارد که قابلیت کشیده شدن دارد.

Pertaining to something that can be pulled back or withdrawn.

example
معنی(example):

در حین جراحی مشخص شد که بافت زیرکشیده است.

مثال:

The tissue was found to be subretractile during surgery.

معنی(example):

یافته‌های او در مورد شرایط زیرکشیده انقلابی است.

مثال:

His findings on subretractile conditions are groundbreaking.

معنی فارسی کلمه subretractile

: معنی subretractile به فارسی

زیرکشیده، به وضعیتی اشاره دارد که قابلیت کشیده شدن دارد.