معنی فارسی subround

B1

شکلی نزدیک به گرد اما نه کاملاً گرد.

Having a shape that is close to round but not perfectly so.

example
معنی(example):

میزهای زیرگرد برای جلسه عالی بودند.

مثال:

The subround tables were perfect for the meeting.

معنی(example):

آنها طراحی زیرگرد را انتخاب کردند تا فضای نشیمن را حداکثر کنند.

مثال:

They opted for a subround design to maximize the seating area.

معنی فارسی کلمه subround

: معنی subround به فارسی

شکلی نزدیک به گرد اما نه کاملاً گرد.