معنی فارسی subsaturation
B1اشباع فرعی به حالتی اشاره دارد که رطوبت موجود در خاک یا ماده به حد اشباع کامل نرسیده باشد.
The condition of being partially saturated with moisture.
- NOUN
example
معنی(example):
نظارت بر اشباع فرعی سفره آب توسط دانشمندان اندازهگیری شد.
مثال:
The subsaturation of the aquifer was measured by scientists.
معنی(example):
تحقیقات او بر روی سطوح اشباع فرعی در خاکهای مختلف متمرکز بود.
مثال:
Her research focused on the subsaturation levels in various soils.
معنی فارسی کلمه subsaturation
:
اشباع فرعی به حالتی اشاره دارد که رطوبت موجود در خاک یا ماده به حد اشباع کامل نرسیده باشد.