معنی فارسی subsegments

B1

زیر بخش‌ها، بخش‌های کوچک‌تری از یک ساختار بزرگ‌تر هستند که می‌توانند به طور دقیق بررسی شوند.

Individual segments of a larger segment, often analyzed in business contexts.

example
معنی(example):

این مطالعه چندین زیر بخش مهم را آشکار کرد.

مثال:

The study revealed several important subsegments.

معنی(example):

زیر بخش‌های مختلف به استراتژی‌های بازاریابی خاصی نیاز دارند.

مثال:

Different subsegments require tailored marketing strategies.

معنی فارسی کلمه subsegments

: معنی subsegments به فارسی

زیر بخش‌ها، بخش‌های کوچک‌تری از یک ساختار بزرگ‌تر هستند که می‌توانند به طور دقیق بررسی شوند.