معنی فارسی subseries
B1زیرمجموعه، یک گروه فرعی از داستانها یا موضوعات مربوط به یک مجموعه بزرگتر.
A subdivision or related set of items within a larger series.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حال خواندن یک زیرمجموعه از سری کتابهای محبوب است.
مثال:
She is reading a subseries of the popular book series.
معنی(example):
هر زیرمجموعه شخصیتها و داستانهای متفاوتی را بررسی میکند.
مثال:
Each subseries explores different characters and storylines.
معنی فارسی کلمه subseries
:
زیرمجموعه، یک گروه فرعی از داستانها یا موضوعات مربوط به یک مجموعه بزرگتر.