معنی فارسی subsetting

B1

زیرمجموعه‌سازی فرآیندی است که در آن بخشی از داده‌ها انتخاب می‌شود تا مورد بررسی قرار گیرد.

The act of selecting a smaller portion from a larger set of data.

example
معنی(example):

زیرمجموعه‌سازی به فرآیند انتخاب بخشی از داده‌ها برای تحلیل گفته می‌شود.

مثال:

Subsetting is the process of selecting a portion of a dataset for analysis.

معنی(example):

هنگام کار با پایگاه‌های داده بزرگ، زیرمجموعه‌سازی می‌تواند به تمرکز بر داده‌های خاص کمک کند.

مثال:

When working with large databases, subsetting can help focus on specific data.

معنی فارسی کلمه subsetting

: معنی subsetting به فارسی

زیرمجموعه‌سازی فرآیندی است که در آن بخشی از داده‌ها انتخاب می‌شود تا مورد بررسی قرار گیرد.