معنی فارسی subshell

B1

زیرپوسته، ساختارهایی در اطراف هسته اتم هستند که الکترون‌ها در آن‌ها قرار دارند و می‌توانند دارای سطوح انرژی مختلف باشند.

A subshell is a division of electron shells in an atom, characterized by different energy levels.

example
معنی(example):

اتم از یک هسته و چندین زیرپوسته تشکیل شده است.

مثال:

The atom consists of a nucleus and several subshells.

معنی(example):

هر زیرپوسته دارای سطح انرژی متفاوتی است.

مثال:

Each subshell has a different energy level.

معنی فارسی کلمه subshell

: معنی subshell به فارسی

زیرپوسته، ساختارهایی در اطراف هسته اتم هستند که الکترون‌ها در آن‌ها قرار دارند و می‌توانند دارای سطوح انرژی مختلف باشند.