معنی فارسی subsimious
B1زیرمیمونی به صفتی اشاره دارد که به موجودات غیر از انسان و نزدیک به آنان مربوط است.
Characterized by traits that are reminiscent of non-human primates.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت زیرمیمونی این گونه به این معنی است که کاملاً شبیه انسان نیست.
مثال:
The subsimious nature of the species implies it is not fully human-like.
معنی(example):
رفتارهای زیرمیمونی را میتوان در برخی از گونههای حیوانی مشاهده کرد.
مثال:
Subsimious behaviors can be observed in certain animal species.
معنی فارسی کلمه subsimious
:
زیرمیمونی به صفتی اشاره دارد که به موجودات غیر از انسان و نزدیک به آنان مربوط است.