معنی فارسی subsp

B1

زیرگونه به یک سطح نژادی در طبقه‌بندی زیستی اشاره دارد که از گونه اصلی متمایز است و معمولاً در شرایط خاصی یافت می‌شود.

A taxonomic rank below species that distinguishes variants within a species.

example
معنی(example):

زیست‌شناس زیرگونه گیاه را مطالعه کرد.

مثال:

The biologist studied the subsp of the plant.

معنی(example):

یک زیرگونه جدید در جنگل بارانی کشف شد.

مثال:

A new subsp was discovered in the rainforest.

معنی فارسی کلمه subsp

: معنی subsp به فارسی

زیرگونه به یک سطح نژادی در طبقه‌بندی زیستی اشاره دارد که از گونه اصلی متمایز است و معمولاً در شرایط خاصی یافت می‌شود.