معنی فارسی subspecialization
B2فرایند یا حالت تخصصیابی در یک حوزه خاص به عنوان زیر تخصص.
The process or state of specializing in a distinct area within a broader field.
- NOUN
example
معنی(example):
زیر تخصص به پزشکان این امکان را میدهد که بر روی حوزههای باریکی تمرکز کنند.
مثال:
Subspecialization allows doctors to focus on narrow fields.
معنی(example):
زیر تخصص او در بیماریهای قلبی کودکان به بسیاری از بچهها کمک میکند.
مثال:
Her subspecialization in pediatric cardiology helps many children.
معنی فارسی کلمه subspecialization
:
فرایند یا حالت تخصصیابی در یک حوزه خاص به عنوان زیر تخصص.