معنی فارسی substantializes
B2قابل درک و رسمی کردن یک ایده یا مفهوم به شیوه‌ای قابل مشاهده یا محسوس.
To make something more significant or concrete; to give substance to an idea.
- verb
verb
معنی(verb):
To give something substance (actual existence)
example
معنی(example):
این نظریه اهمیت عوامل محیطی را مشخص می‌کند.
مثال:
The theory substantializes the importance of environmental factors.
معنی(example):
او سعی می‌کند ادعاهایش را با داده‌های تحقیق مشخص کند.
مثال:
He attempts to substantialize his claims with research data.
معنی فارسی کلمه substantializes
:
قابل درک و رسمی کردن یک ایده یا مفهوم به شیوه‌ای قابل مشاهده یا محسوس.
