معنی فارسی substituter

B1

جایگزین، شخص یا چیزی است که می‌تواند یک مورد دیگر را جایگزین کند.

One who substitutes or replaces something.

example
معنی(example):

جایگزین در هنگام کار با قطعات قابل تعویض ضروری است.

مثال:

The substituter is essential when working with interchangeable parts.

معنی(example):

در مذاکرات، یک جایگزین خوب می‌تواند تسهیل‌گر توافقات باشد.

مثال:

In negotiations, a good substituter can facilitate agreements.

معنی فارسی کلمه substituter

: معنی substituter به فارسی

جایگزین، شخص یا چیزی است که می‌تواند یک مورد دیگر را جایگزین کند.