معنی فارسی substrat
B1زیرلایه، سطح یا مادهای که ارگانیسم بر روی آن رشد میکند یا از آن بهرهبرداری میکند.
A layer or substance on which organisms grow or from which they derive nourishment.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاهان در زیرلایه دارای مواد مغذی به خوبی رشد کردند.
مثال:
The plants grew well in the nutrient-rich substrat.
معنی(example):
در زیستشناسی، زیرلایه به سطحی اشاره دارد که موجودی بر روی آن رشد میکند.
مثال:
In biology, substrat refers to the surface on which an organism grows.
معنی فارسی کلمه substrat
:
زیرلایه، سطح یا مادهای که ارگانیسم بر روی آن رشد میکند یا از آن بهرهبرداری میکند.