معنی فارسی subsurety
B1احساس اطمینان و ثبات، نوعی از اطمینان که به فرد منتقل میشود.
The quality of being sure; certainty.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مورد تصمیمش احساس اطمینان و ثبات کرد.
مثال:
She felt a sense of subsurety about her decision.
معنی(example):
اطمینان او نسبت به برنامه به تیم اعتماد به نفس داد.
مثال:
His subsurety in the plan gave the team confidence.
معنی فارسی کلمه subsurety
:
احساس اطمینان و ثبات، نوعی از اطمینان که به فرد منتقل میشود.