معنی فارسی subtemporal

B1

زیرموقتی، به ناحیه‌ای اشاره دارد که در زیر ناحیه زمانی قرار دارد و به سیستم عصبی مربوط است.

Pertaining to the area located under the temporal region of the brain.

example
معنی(example):

منطقه زیرموقتی در آناتومی عصبی اهمیت زیادی دارد.

مثال:

The subtemporal region is significant in neuroanatomy.

معنی(example):

در برخی آسیب‌ها، منطقه زیرموقتی می‌تواند تحت تأثیر قرار گیرد.

مثال:

In some injuries, the subtemporal area can be affected.

معنی فارسی کلمه subtemporal

: معنی subtemporal به فارسی

زیرموقتی، به ناحیه‌ای اشاره دارد که در زیر ناحیه زمانی قرار دارد و به سیستم عصبی مربوط است.