معنی فارسی subtense

C1

فاصله‌ای که بین دو نقطه بر روی یک خط در یک شکل هندسی وجود دارد.

The length or measurement across the base of a geometrical figure.

noun
معنی(noun):

A line which subtends, especially the chord of an arc.

معنی(noun):

The angle subtended by a line at a point.

example
معنی(example):

پایه یک مثلث، فاصله‌ای است که بین نقاط دو رأس قرار دارد.

مثال:

The subtense of a triangle is the distance across its base.

معنی(example):

در نقشه‌برداری، دانستن اندازه زیرپایه به محاسبه مساحت کمک می‌کند.

مثال:

In surveying, knowing the subtense helps in calculating area.

معنی فارسی کلمه subtense

: معنی subtense به فارسی

فاصله‌ای که بین دو نقطه بر روی یک خط در یک شکل هندسی وجود دارد.