معنی فارسی subtepid
B1نیمهگرم، دمایی که نه کاملاً گرم و نه سرد باشد.
Slightly warm; lukewarm.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آب نیمهگرم بود و این باعث ناراحتی برای حمام شد.
مثال:
The water was subtepid, making it uncomfortable for a bath.
معنی(example):
او ترجیح میداد چایاش داغ باشد نه نیمهگرم.
مثال:
She preferred her tea to be hot rather than subtepid.
معنی فارسی کلمه subtepid
:
نیمهگرم، دمایی که نه کاملاً گرم و نه سرد باشد.