معنی فارسی subtiliate

B2

زیرکی کردن، به معنای تحلیل یا درک عمیق و دقیق یک موضوع یا استدلال.

To make or become subtle; to refine or clarify something.

example
معنی(example):

در کلاس فلسفه‌اش، او یاد گرفت که استدلال‌ها را به طور مؤثر زیرکی کند.

مثال:

In her philosophy class, she learned to subtiliate arguments effectively.

معنی(example):

زیرکی کردن یعنی چیزی را به روشی دقیق و نوآورانه تحلیل کردن.

مثال:

To subtiliate is to analyze something in a nuanced and careful manner.

معنی فارسی کلمه subtiliate

: معنی subtiliate به فارسی

زیرکی کردن، به معنای تحلیل یا درک عمیق و دقیق یک موضوع یا استدلال.