معنی فارسی subultimate

B2

پیش‌آخرین، مرحله‌ای که قبل از آخرین مرحله قرار دارد.

Referring to the second to last in a sequence.

example
معنی(example):

او دور پیش‌آخر مسابقه را تمام کرد.

مثال:

He finished the subultimate round of the competition.

معنی(example):

در مرحله پیش‌آخر، تیم‌ها برای فینال‌ها آماده شدند.

مثال:

In the subultimate phase, teams prepared for the finals.

معنی فارسی کلمه subultimate

: معنی subultimate به فارسی

پیش‌آخرین، مرحله‌ای که قبل از آخرین مرحله قرار دارد.