معنی فارسی succiniferous

B1

سوکینوفروس، به معنای تولید کننده سوکینیک اسید یا ماده‌ای مشابه است.

Producing succinic acid or a related substance.

example
معنی(example):

این گیاه به خاطر تولید یک رزین مفید، به عنوان سوکینوفروس شناخته شده است.

مثال:

The plant is known to be succiniferous, producing a useful resin.

معنی(example):

برخی از گونه‌ها سوکینوفروس هستند و در محیط‌های خاصی رشد می‌کنند.

مثال:

Certain species are succiniferous, thriving in specific environments.

معنی فارسی کلمه succiniferous

: معنی succiniferous به فارسی

سوکینوفروس، به معنای تولید کننده سوکینیک اسید یا ماده‌ای مشابه است.