معنی فارسی suctorious
B1فراوانی یا ویژگی که به مکش و جذب غذا در موجودات اشاره دارد.
Having the quality of suction or related to suction feeding.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در زیستشناسی، موجودات سیکتوری از مکش برای تغذیه استفاده میکنند.
مثال:
In biology, suctorious organisms utilize suction for feeding.
معنی(example):
طبیعت سیکتوری این موجودات اجازه میدهد تا به خوبی زندگی کنند.
مثال:
The suctorious nature of these creatures allows them to thrive.
معنی فارسی کلمه suctorious
:
فراوانی یا ویژگی که به مکش و جذب غذا در موجودات اشاره دارد.