معنی فارسی sudamina

B2

سودامینه، نوعی بثورات پوستی که معمولاً به دلیل تعریق ایجاد می‌شود.

A skin rash caused by excessive sweating.

example
معنی(example):

سودامینه روی پوست او باعث تحریک شده بود.

مثال:

The sudamina on her skin was causing irritation.

معنی(example):

پزشکان درمان‌های ملایم را برای سودامینه توصیه می‌کنند.

مثال:

Doctors recommend gentle treatments for sudamina.

معنی فارسی کلمه sudamina

: معنی sudamina به فارسی

سودامینه، نوعی بثورات پوستی که معمولاً به دلیل تعریق ایجاد می‌شود.