معنی فارسی sueded

B1

چرم‌زده، فرآیند نرم کردن چرم به طوری که بافتی مخملی داشته باشد.

Referring to leather that has been treated to have a soft, velvety texture.

example
معنی(example):

کت، چرم‌زده بود و بافت نرمی داشت.

مثال:

The jacket was sueded, giving it a soft texture.

معنی(example):

او پارچه چرم‌زده را برای مبل جدیدش انتخاب کرد.

مثال:

He chose a sueded fabric for his new sofa.

معنی فارسی کلمه sueded

: معنی sueded به فارسی

چرم‌زده، فرآیند نرم کردن چرم به طوری که بافتی مخملی داشته باشد.